یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند.
درعصر ارتباطات نفس بکشم یا قرون وسطا.
وقتی خبری ازتو نباشد.
دوره جاهلیت است.
اللهم عجل لولیک الفرج ....
|
![]() ارزش جماعت اسلام به جماعت و اجتماع مسلمین اهمیت فوق العاده ای می دهد و خداوند متعال در قرآن به مسلمانان توصیه می فرماید: و اعتصِموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا (آل عمران /103) همگی به ریسمان وحدت الهی قرآن و عترت پناه آورید و هرگز متفرق نشوید و فرمان داده که نماز های خود را به جماعت بخوانید.نماز جماعت آثار و برکات فراوانی دارد و برای اقامه کنندگان آن ثواب بی حد و حصری قائل شده که قابل شمارش نیست. نماز جماعت گوناگون ، اجتماع گوناگون نماز جماعت روزانه:صبح،ظهر،عصر،مغرب،عشاء نماز جماعت هفتگی:نماز جمعه نماز جماعت سالانه:نماز عید فطر و عید قربان *** اجتماع محلی:مساجد محله اجتماع صنفی و شغلی:مساجد بازار،اداره جات، مدارس اجتماع شهری:مسجد جامع و مصلاهای نماز جمعه اجتماع بین المللی:مسجدالحرام و مسجدالنبی (ص) در ایام حج حکمت نماز جماعت تمام دستورات اسلام بر اساس حکمت ، منطق و عقل است و هر حکمی دلیل دارد.اگر اسلام به نماز جماعت اهمیت فراوانی می دهد و به آن توصیه می کند دلایل مختلفی دارد که برخی از آثار و برکات و حکمت های نماز جماعت عبارتند از : 1-تبلیغ و ترویج نماز و دین داری 2-تقویت وحدت و هم دلی بین مومنین 3-درس نظم و انضباط اجتماعی 4-برقراری دوستی و انضباط اجتماعی 5-برطرف شدن امتیازات موهوم طبقاتی، صنفی و نژادی 6-نوعی حضور و غیاب بدون تشریفات و آگاهی از حال یکدیگر 7-آشنایی مومنین با یکدیگر و دوست یابی صحیح و سالم یک جماعت چند ثواب! روزی پیامبر اکرم (ص) در مسجد در خصوص نماز جماعت سخنرانی نمود و فرمودند: گاهی اوقات شخصی در نماز جماعت شرکت می کند اما هیچ بهره ای از نماز جماعت نمی برد و شخص دیگری در نماز جماعت شرکت کرده و تنها یک بهره و پاداش از جماعت کسب نموده و دیگری 24 بهره و ثواب و شخص دیگری 70 بهره و پاداش دارد و شخص دیگر 200 ثواب و دیگری 500 بهره و پاداش می برد! جابرابن عبدالله انصاری عرض کرد.ای رسول خدا! برای ما بیشتر توضیح دهید چگونه می شود که هرکس در نماز جماعت بهره و پاداشی داشته باشد؟! رسول خدا(ص) فرمودند: کسی که از جماعت بهره ای نمی برد ، آن کسی است که از امام جماعت تبعیت نمی کند و هر زمانی که خواست به رکوع و سجود می رود. و اما آن کسی که یک بهره و پاداش می برد آن کسی است که هم زمان با امام جماعت به رکوع و سجود می رود و کسی که 24 بهره می برد،، کسی است که اندکی پس از امام جماعت به رکوع و سجود می رود و از او تبعیت می کند. اما آن کسی که 70 پاداش از جماعت می برد کسی است که قبل از حضور در جماعت ، مسواک زده است و کسی که 200 بهره و پاداش می برد ، موذن است مه با صدای اذان او مردم به مسجد آمده اند و اما کسی که 500 بهره و پاداش از نماز جماعت کسب می کند، امام جماعت است اگر شرایط امامت و جماعت را رعایت نموده باشد.(جامع الاخبار) منبع: مفا آنلاین [ یکشنبه 92/6/17 ] [ 10:41 صبح ] [ باران ]
[ نظرات () ]
قابل توجه مسافرین محترم؛ هم اکنون از آسمان ایران خارج شدیم و در حال حاضر وارد آسمان کشور ترکیه شده ایم، لطفا ضمن حفظ جنبه ی خویش، کشف حجاب نکنید !
![]() گروه جامعه «تیتریک»؛ چندی است در سایه غفلت مسئولین فرهنگی کشور، مقوله ی بدحجابی در فرودگاه بین المللی امام خمینی (ره) و بعضا" بی حجابی در داخل هواپیماها به صورتی کاملا علنی اتفاق می افتد، به گونه ای که در برخی از موارد به محض بلند شدن هواپیما از باند فرودگاه گویا دیگر هیچ قانونی در مورد حفظ شئونات اسلامی و حجاب در هواپیما حاکم نیست! که این موضوع در مورد هواپیماهای شرکت های خارجی به مراتب بدتر گزارش شده است.
مگر نه اینکه هر مسافر و توریستی که به کشور دیگری سفر می کند، به نوعی نماینده و سفیر فرهنگی کشور خود در کشور مقصد است؟ آیا فرهنگ و پیام جمهوری اسلامی به کشور های دیگر همین هول شدن در برداشتن حجاب است؟
این که می گوییم حجاب نه اینکه فقط بانوان باید حجاب را رعایت کنند زیرا در برخی موارد دیده شده که آقایان نیز در حین پرواز به پوشیدن شلوارک برای راحتی بیشتر روی می آوردند !
سرهنگ حسن مهری در نشست خبری حود در بیست و سوم اسفندماه سال گذشته با اعلام اینکه پلیس اجازه پرواز را به افرادی که دارای حجاب زننده باشند، نمی دهد تاکید کرد: به افراد بد حجابی که دارای حجاب زننده هستند اجازه ورود نمی دهیم و در گیت های بازرسی ماموران از این ا فراد می خواهند که حجاب خود را اصلاح کنند اگر این افراد به گفته پلیس عمل نکنند و حجابشان اصلاح نشود از سفر باز می مانند و اجازه سفر به این افراد داده نمی شود.
با توجه به گفته های رئیس پلیس فرودگاه باید گفت که انصافا" امر به معروف و تذکر لسانی در فرودگاه امام خمینی (ره) به نحو مطلوبی در حال اجراست اما در اینجا باید از مسئولین امر پرسید آیا حفظ حجاب و قانون عفاف در یک جامعه ی اسلامی که داعی مذهب شیعه در جهان است تا دم گیت های بازرسی فرودگاه خلاصه می شود ؟ داخل هواپیما هیچ مرجع ذیصلاحی نیست که با این مقوله ی ضد فرهنگی مقابله نماید؟
مسئولین فرهنگی کشور به خود آیند و ریشه یابی کنند که ایراد کار کجاست! چرا برخی از بانوان ایرانی وقتی در آسمانند و هنوز پایشان به آنسوی مرزها نرسیده به سرعت حجاب خود را برداشته و در دستشویی هواپیما دقایقی را برای انجام آرایش های زننده اشغال می کند؟
آنسوی مرزها چه چیزی قسمت می کنند که ما از آن بی خبریم؟ چه چیزی در انتظار ناموس ایران و ایرانی است؟
در خوش بینانه ترین حالت فقط به سوژه شدن برای چشم چرانی اجانب بسنده می کنیم !
چرا نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی برای تصویب پیش نویس، طرح و یا لایحه ای در جهت جلوگیری از این اعمال زشت گامی موثر بر نمی دارند؟
چرا کمیسیون فرهنگی مجلس به این مقوله ی ضد فرهنگی ورودی موثر نمی کند؟
تیم امنیت پرواز ایران یکی از مقدرترین تیم های امنیتی در جهان هستند که پس از ایجاد این سازمان با کمترین موارد هواپیما ربایی در کشور مواجه بودیم، آیا نمی توان در کنار این تیم قدرتمند یک تیم فرهنگی برای مقابله با با این مقوله نیز ایجاد نمود تا دیگر شاهد چنین صحنه های زشتی از سوی عده ای بی ظرفیت و کم جنبه نباشیم؟
منبع: کرج رسا [ یکشنبه 92/6/17 ] [ 10:40 صبح ] [ باران ]
[ نظرات () ]
دولت روحانی استراتژی کاملا متفاوتی را در پیش گرفته است. ورود گسترده به شبکههای اجتماعی و بهرهگیری از آن برای ارتباط مستقیم با مردم...
دولت روحانی استراتژی کاملا متفاوتی را در پیش گرفته است. ورود گسترده به شبکههای اجتماعی و بهرهگیری از آن برای ارتباط مستقیم با مردم. در واقع به نظر میرسد که نگاه کلی دولت نه صرفا حضور در شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک و توییتر بلکه بهرهگیری از آن برای ارتباط بی واسطه با مردم است. چالش رسانهای با توجه به وجود رسانههای متمرکز یکی ازمهمترین چالشهای همه روسای جمهور قبلی بوده است.
![]() این موضوع به خصوص با توجه به گسترش تلفنهای همراه و ارتباطات اینترنتی در کشور طی چند روز گذشته محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه تواناییهای این ارتباط نزدیک با مخاطبانش را به همگان نشان داده به طوری که پس از تبریک سال نو یهودیان و در پاسخ به دختر نانسی پلوسی گفت کسی که هولوکاست را - در ایران - انکار میکرد رفته است. و حالا شاهد ورود سخنگوی این وزارتخانه - مریضیه افخم- نیز به فیسبوک هستیم. دیپلماسی اینترنتی دولت روحانی به این وزارتخانه ختم نشده و طی چند روز اخیر شاهد فعالیت صفحه بیژن نامدار زنگنه نیز در فیسبوک هستیم. گذاشتن عکسهایی از بازدیدهای اخیر زنگنه در این صفحه نشان میدهد که خود او مدیریت این صفحه را برعهده دارد. اما سایر اعضای هیات دولت هم در فیسبوک حاضر شدهاند. لیست کامل آنها را در زیر میبینید .اگر شما هم کسی از اعضای هیات دولت را میشناسید که عضو فیسبوک است لینک آن را در کامنتها قرار دهید تا به این لیست اضافه کنیم.
منبع:پارسینه [ شنبه 92/6/16 ] [ 8:12 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
هفته گذشته بی بی سی فارسی طی یادداشتی در صفحه اینترنتی خود، از رئیس جمهور ایران خواست تا که مسئولیت مذاکرات هسته ای ایران را از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه منتقل و واگذار نماید. یک هفته پس از انتشار این یادداشت رسانه وابسته به دولت انگلیس ، دکتر حسن روحانی در طی حکمی محمد جواد ظریف را به عنوان مسئول مذاکرات هسته ای با طرف های خارجی انتخاب نمود.
هفته گذشته بی بی سی فارسی طی یادداشتی در صفحه اینترنتی خود، از رئیس جمهور ایران خواست تا که مسئولیت مذاکرات هسته ای ایران را از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه منتقل و واگذار نماید. در بخشی از این یادداشت آمده است "اگر حتی تصمیم رهبران جمهوری اسلامی این بوده که نوع تعامل ایران بر سر مسئل? هسته ای باید نظارت عالی? شورای عالی امنیت ملی را با خود به همراه داشته باشد، با توجه به حضور وزیر امور خارجه در شورا و گزارش دهی وی و رهنمود گیری او از شورا، این خواست? جمهوری اسلامی به راحتی مرتفع می شود." ![]() البته این دلیل، تنها توجیهی است که از سوی بی بی سی فارسی و دیگر موافقان ، برای واگذاری این پرونده مهم به وزارت خارجه مطرح می شود و مستقیما برای شورایی که اساسا به منظور تأمین منافع ملی و پاسداری از انقلاب اسلامی و تمامیت ارضی تشکیل شده است جایگاه مشورتی قائل می شوند .
یک هفته پس از انتشار این یادداشت رسانه وابسته به دولت انگلیس ، دکتر حسن روحانی در طی حکمی محمد جواد ظریف را به عنوان مسئول مذاکرات هسته ای با طرف های خارجی انتخاب می نماید. در این حکم، مذاکرات ایران و 1+5 از مذاکرات با آژانس تفکیک نشده و به جای آن از عنوان کلی «طرف های خارجی» استفاده شده است، بنابراین می توان نتیجه گرفت که مسئولیت هر دو مذاکره به وزارت خارجه واگذار شده است که برخی منابع می گویند دکتر محمد جواد ظریف ریاست تیم مذاکره کننده ایران با گروه 1+5 را بر عهده خواهد گرفت. بنابر گفته برخی از کارشناسان اقدام اخیر رئیس جمهور خواسته و یا ناخواسته سبب تضعیف شورای امنیت ملی ایران که متشکل از " حسن روحانی (رئیسجمهور و رییس شورای عالی امنیّت ملی) علی لاریجانی (رئیس مجلس شورای اسلامی) صادق لاریجانی (رئیس قوه قضائیه) محمدباقر نوبخت (به عنوان مسئول برنامه و بودجه و معاون برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور) سرلشکر سید حسن فیروزآبادی (رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح) سرلشکر عطاءالله صالحی (فرمانده کل ارتش ایران) سرلشکر محمدعلی جعفری (فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) محمدجواد ظریف (وزیر امور خارجه ایران) عبدالرضا رحمانی فضلی (وزیر کشور ایران) سید محمود علوی (وزیر اطلاعات ایران) دو نماینده از جانب رهبر ایران: حسن روحانی و سعید جلیلی(دبیرشورا) می باشد" خواهد شد. ![]() در همین حال مهم است بر این نکته تاکید شود که آنچه بر عهده وزارت خارجه گذاشته شده دقیقا «مسئولیت مذاکرات» است و مسئول هماهنگی بین دستگاهی و برگزاری جلسات هسته ای مطابق اعلان سخنگوی وزارت خارجه، دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی خواهد بود. لازم بذکر است که پرونده هسته ای ایران، یکی از پرونده های مهمی است که مستقیما با امنیت کشور ایران مرتبط است و دکتر حسن روحانی رئیس جمهور فعلی ایران ازسال 1368 تا 1384 دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی ایران بوده و از تاریخ 14 مهر 1382 مسئولیت مستقیم تیم مذاکره کننده هسته ای ایران را برعهده گرفت و به مدت 678 روز در رأس تیم مذاکرات هسته ای قرار داشته است. منبع: 598 [ شنبه 92/6/16 ] [ 8:11 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
«با تاسی از اقدام و تاکید مقام عالی وزارت امور خارجه، جناب آقای دکتر ظریف در ورود به مبحث دیپلماسی عمومی و استفاده از رسانه ها و شبکه های اجتماعی تصمیم بر این گرفتم که با استفاده از فیسبوک با مخاطبان و هموطنان عزیزم در ارتباط باشم. » این عبارت مطلع فعالیت مرضیه افخم، بانوی سخنگوی وزارت امور خارجه در شبکه اجتماعی فیسبوک است، جملهای که در بطن خود راهبرد اصلی تیم سیاست خارجی دولت برای ورود به عرصه دیپلماسی عمومی را حضور در شبکههای اجتماعی و افتتاح حساب کاربری در این شبکهها تعبیر و تفسیر کرده است. ![]() به گزارش رجانیوز، شاید برای آنها که دیپلماسی عمومی را با رویدادهایی همچون سخنرانیهای محمود احمدینژاد در دانشگاه کلمبیا و موج بزرگ و مردمی که پس از آن در سراسر جهان به وجود میآمد، معنا و تعبیر میکنند، ابتذال آن سطح از تاثیر گذاری جهانی به حضور در حد یک کاربر عادی در یک شبکه اجتماعی، بسیار نا امید کننده به نظر برسد اما ظاهرا این رویکردی است که این روزها نه تنها وزیر امور خارجه ایران را به خود مشغول کرده است بلکه اطرافیان او را نیز واداشته است که به تاسی از مقام عالی وزارت، سطح فعالیت در عرصه دیپلماسی عمومی را در حد ایجاد یک حساب کاربری در توئیتر و فیسبوک تنزل دهند، تا اگر اسم آن رویکرد بزرگ و جهانی احمدینژاد را پوپولیسم میگذاشتند، ندانیم بر این شیوه تحقیر آمیز چه نامی باید نهاد.
اما ماجرای حضور در شبکههای اجتماعی از سوی اصلیترین ارکان سیاستخارجی دولت یازدهم آنجا تراژیکتر و تاسفبار تر میشود که بدانیم این حضور نازل، در روزهای گذشته با چه حاشیههای غیرقابل قبول و نگرانکنندهای روبرو شده است.
ماجرا به ارسال پیام تبریک محمدجواد ظریف به یهودیان و تبریک سال جدید عبری به آنها بر میگردد. دختر رئیس پیشین کنگره امریکا، نانسی پلوسی در پاسخ به حساب کاربری تایید نشدهای به نام وزیر امور خارجه ایران که سال جدید عبری را تبریک گفته بود، نوشت: « متشکرم، سال جدید اگر با پایان انکار هلوکاست از سوی ایران همراه بود شیرینتر میشد.» و این حساب کاربری پاسخ عجیب و غیرقابل قبولی را برای دختر نانسی پلوسی داشت: « ایران هیچ گاه هلوکاست را انکار نکرده است، فردی که هلوکاست را انکار کرد، رفت. سال جدید مبارک.»
![]() البته محمد جواد ظریف نیز بلافاصله در گفتگویی با تسنیم حضور خود در شبکه اجتماعی توئیتر را تایید کرده و در پاسخ به سؤالی در مورد اینکه در یکی از شبکههای اجتماعی بهنقل از وی سخنانی در مورد هولوکاست منتشر شده، گفت: «این مطلب در پاسخ به سؤالی که بعداً معلوم شد از سوی دختر رییس سابق مجلس نمایندگان آمریکا در شبکه توییتر مطرح شده بود ارائه شده است. ما نباید اجازه دهیم تا آنها چهرهای دروغین از ایران بسازند. ایران همواره هرنوع کشتار انسانها را محکوم میکند و در این راستا کشتار یهودیها توسط نازیها را هم محکوم کرده همانطور که کشتار و سرکوب فلسطینیها توسط صهیونیستها را محکوم میکنیم و اجازه نمیدهیم تا جنایتکاران صهیونیست با سوءاستفاده از این موضوع بر جنایات خود سرپوش بگذارند.»
این در حالی بود که کریستین امانپور خبرنگار مشهور یهودی سیانان نیز در صفحه توییتر خود به زبان دیگری به این موضوع اشاره کرد که « با وزیر امور خارجه ایران گفتگو کردم؛ کسی که تایید کرده است در توئیتر فعال است و سال نو را به همه یهودیها در ایران و سراسر جهان تبریک گفته است?»
![]() اما نکته حائز اهمیت این است که وزیر امور خارجه جدید ایران ترجیح داده است تا حتی مخاطب همین سطح نازل دیپلماسی عمومی خود یعنی حضور در شبکههای اجتماعی را نیز نه ملتهای مسلمان و نه ملتهای ستم دیده جهان که مخاطبان اصلی دیپلماسی فرهنگی و عمومی انقلاب اسلامی در سی و چهار سال گذشته بودهاند، بلکه یهودیانی انتخاب کند که بواسطه هیاهو بر سر افسانهای به نام هولوکاست موفق شدهاند بخشی از سرزمینهای اسلامی را به اشغال خود در آوردهاند و حتی به تخطئه آنهایی بپردازد که این افسانه تاریخی را به چالش کشیدهاند.
هر چند با توجه به سوابق خاص تیم سیاست خارجی دولت جدید، انتظار داشتن شجاعت برای به چالش کشیدن غلطهای مصطلح و بزرگ تاریخی همچون هولوکاست در جوامع عمومی از آنها انتظاری چندان بجایی نیست، اما اینکه کار به جایی برسد که آنهایی که جسارت ایجاد این چالش در قبال یک دروغ بزرگ تاریخی را داشتهاند نیز تخطئه شود، قطعا غیرقابل قبول و حتی سوال برانگیز است، رویکردی که سالهاست از سوی رسانههای غربی در حال ترویج و پیگیری است.
ارسال پیام صلح و پالس دوستی با مردم اسرائیل آنهم به واسطه تخطئه چالش کنندگان با مفهوم هولوکاست، به نظر نمیرسد سرآغاز امیدوارکننده و قابل قبولی برای وزیر امور خارجه جدید ایران باشد که از یک سو ناشی از نشناختن جامعه مخاطب انقلاب اسلامی، و از سوی دیگر نمادی نگران کننده از کوتاه آمدن از اصول برای رسیدن به برخی نتایج مقطعی و موردی است. نکتهای که «رابین رایت»، عضو انستیتو صلح آمریکا نیز بخوبی آنرا دریافته و درباره توییت ظریف پیرامون احمدی نژاد و هلوکاست گفت: «این اثرگذارترین دیپلماسی عمومی ایران در 34 سال گذشته است.»
شاید مرور برخی بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع خبرگان رهبری و یا پیرامون موضوع هولوکاست، بتواند این واقعیت را به خوبی برای ظریف و آنها که همانند او میاندیشند، تبیین کند که بر خلاف تصور او پایان دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، به معنای تنزل از صراحت در بیان شعارهای انقلابی در سطح جهان نیست، و به عبارتی «آن مرد» نرفته است و اتفاقا همچون حضرت امام (ره) محکم و بدون تلاش برای تقیه، به اصول اصلی انقلاب اسلامی پایبند است.
![]() رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با خبرگان رهبری درباره اعتقاد به لزوم نابودی اسرائیل فرمودند: «امام (ره) در مقابل واقعیات چشم خود را نبستند اما از اصول نیز هیچگاه کوتاه نیامدند. امام خمینی (ره) همان کسی است که گفت «رژیم صهیونیستی یک غده سرطانی است که باید از بین برود» و هیچگاه نیز در مورد رژیم صهیونیستی تقیه نکرد. امام خمینی (ره) در مقابل امریکا و شرارت های او نیز تقیه نکرد و جمله معروف «امریکا شیطان بزرگ است» سخن امام است.»
ایشان همچنین در دیدار با اعضای خبرگان رهبری در سال 90 از هولوکاست به عنوان افسانه یاد کرده و فرمودند: « در یک کشورى کسى به "افسانهى هولوکاست "اعتراض میکند، میگوید من قبول ندارم؛ او را زندان مىاندازند، محکومش میکنند که چرا یک حادثهى پندارىِ تاریخى را انکار میکنى! حالا گیرم پندارى هم نباشد - واقعى باشد - خیلى خوب، انکار یک حادثهى واقعىِ تاریخى مگر جرم است؟ اگر براى کسى روشن نشد، ثابت نشد و او انکار کرد یا حتّى در آن تردید کرد، او را بیندازند زندان! الان در کشورهاى مدعى تمدن در اروپا قضیه این است: اگر کسى اعتراض کند، تردید کند، قبول نداشته باشد، دادگاهها محکومش میکنند.»
به نظر نمیرسد دیپلماسی عمومی دولت تدبیر و امید با تنزل سطح دیپلماسی عمومی از یک تاثیر گذاری جهانی و مردمی به حضور در شبکههای اجتماعی که فعالیت در آنها منع قانونی دارد، و توئیتر بازی با دختر نانسی پلوسی و تغییر ادبیات برای ارسال پالس مثبت به چند میلیون مردم اسرائیل، به بهای ارسال پالسهای ناخوشایند به نزدیک به دومیلیارد مسلمان و مستضعف جهان، چندان امیدوار کننده باشد، رویکردی که اگر به این منوال به پیش برود، عوارض غیرقابل جبرانی برای کشور خواهد داشت و اعتراضات جدیتری بوجود خواهد آورد.
[ شنبه 92/6/16 ] [ 8:9 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
یک سایت وابسته به فتنه 88 حجاب اسلامی خانم سخنگو را طالبانی خواند و بهانه ای برای بروز نگاه های ناسیونالیستی قرار داد.
![]() این تارنمای وابسته به جریان فتنه در اقدام اخیر خود به تخریب حجاب اسلامی سرکار خانم افخم، سخنگوی جدید وزارت امور خارجه پرداخته و با افراطی خواندن حجاب ایشان و تشبیه ظاهر وی به رویکرد گروهک تروریستی طالبان با صراحت می نویسد: «ظاهر شدن یک خانم سخنگو با چادر سراسر مشکی و مقنعه ای که دو سه سانتی از پایین صورت و چانه او را پوشانیده است عین افراط گرایی اسلامی و نوعی روشنفکری و ژیگولی طالبانی است.»
در ادامه نویسنده روزآنلاین با اعتراف به ریشه های اعتقادات اسلامی ایرانیان در تعارضی آشکار با گفته پیشین خود در خصوص ارادت و عشق ایرانیان به اسلام، حجاب را مایه بد معرفی شدن کشور در جهان خوانده و به جای مردم ایران اظهار نظر کرده و می نویسد:«بسیاری از مردم ایران به فرهنگ و ریشه های اسلامی تاریخ کشور خود عشق می ورزند و از آن دفاع می کنند اما حساسیت قابل توجهی دارند نسبت به اینکه بیش از این به دنیا بد معرفی نشوند.»
این تارنما در ادامه مطلب خود با "عربی” خواندن حجاب اسلامی چادر و با تاکید بر رویکردهای جاهلان? ناسیونالیستی به محکوم کردن دولت در انتصاب یک بانوی محجبه ادامه می دهد و می نویسد:«سیمای چادری سخنگوی وزارت خارجه فاقد هر گونه عنصر ایرانی است و اگر قرار است این انتخاب چنین قضاوتی را از ایران ایجاد کند من می گویم این سیما منافع ملی کشور را نمایندگی نمی کند.»
این اظهارات بیش از پیش نشان از این دارد که حقوق زنان مورد تاکید جریانهای ضدانقلاب تنها بهانه ای برای به ابتذال کشاندن فضای فرهنگی کشور در عرصه های مختلف است. در حقیقت چنین جریاناتی نه با حضور یا عدم حضور زنان در جامعه بلکه با سلامت اخلاقی مشکل دارند چون یکی از راهکارهای تحقق اهداف آنها ایجاد فساد اخلاقی در میان آحاد ملت است. منبع: جام نیوز [ شنبه 92/6/16 ] [ 8:7 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
چهارشنبه گذشته محفل غریبانهای به یاد شهید «هادی باغبانی» مستندساز کشورمان که به تازگی در سوریه به شهادت رسید، برگزار شد. محل برگزاری، سالنی کوچک در حوزه هنری بود که با کمال تأسف و حیرت باز هم بخش قابل توجهی از صندلیها خالی و شاید به قدر یک سوم حضار نیز اصحاب رسانه بودند. باید درود گفت به بانیان این محفل و بیش از آن به جامعه رسانهای کشور که الحق و الانصاف سنگ تمام گذاشته بودند. مراسم خوبی بود. میتوانست بهتر از این هم باشد اگر مسئولان ارشد کشور به ویژه جناب دکتر روحانی و لااقل وزیر محترم ارشاد هم حضور مییافتند. همه شما که این سطور را میخوانید بیگمان تجربه از دست دادن عزیزی را در زندگی داشتهاید. همه میدانند که همان حضور خشک و خالی بزرگان و تسلی دادن عزاداران تا چه حد مرهم اندوه آنان است. طی مراسم گهگاهی دوربینهای حاضر تصویر دختر سه ساله شهید باغبانی را که در سالن حاضر بود و بیخبر از داغ دل خانوادهاش به این سو و آنسو میدوید، روی پرده میانداختند و همینها بود که بدجور داغ دلم را تازه کرد و نشتری شد بر جگرم. آنها که مرا میشناسند خوب میدانند که تا چه حد از سخنرانی و محفل آرایی گریزانم. اما آنجا طاقتم طاق شد. به یاد روزگار مجروحیت خودم افتادم؛ 20 سال پیش وقتی با تنی زخمی، روی برانکارد به فرودگاه مشهد رسیدم. باید برای بستری راهی تهران میشدم، اما به دلایل بیماری مادرم به خانوادهام خبر نداده بودم. پروازهای بعدی هم جا برای بیماری با وضعیت من نداشت. یعنی اگر هم داشت هیچ بنیبشری نبود که پیگیر باشد. برانکاردم را همان خدمه فرودگاه به درخواست خودم آوردند پای تلفنهای عمومی سالن فرودگاه مشهد. گفتم کسی برایم شماره تلفن خانه «محمدکاظم کاظمی» را در مشهد گرفت. خیلی سر بسته ماجرا را گفتم و این جوانمرد افغان آمد و آن جنازه! را آن شب به خانه برد.یک ماه بود که از محل مجروحیتم در شمال شرق افغانستان با اسب، کامیون و تاکسی، عاقبت خودم را به کابل رسانده بودم و حالا با کمر و لگنی خرد شده در گوشه هال خانه محمدکاظم کاظمی در خاک وطنم غریب مانده بودم. بگذریم! همه قصه شد حکایت من! 20 سال از آن روزها گذشته است و بدبختانه هنوز برخورد مسئولان ما با مستندسازان بحران که به معنای دقیق کلمه جانشان را برای آرمانهایی والا کف دستشان میگذارند، فرقی نکرده است. باز هم دیدم همه مسئولان بلندپایه دولتی دعوت شدهاند، وزیر ارشاد و همه معاونانشان دعوت شدهاند و... اما هیچکدام نیامدهاند، دریغ از یک پیام خشک و خالی، حتی نمایندهای هم نفرستاده بودند. شما را به خدا بگویید؛ این بچهها دیگر چه باید بکنند بالاتر از فدا کردن جان شیرینشان برای آرمانهایی که مسئولان ما شعارش را پشت همه تریبونها میدهند. آن از دولت منصوب به اصولگرایان که دولتمردانش نمایشگاه عکس فلان هنرپیشه مشهور را هم از دست نمیدادند و فیض حضور را کسب میکردند و این بچهها را به حال خود رها کرده بود و این هم از دولت بزرگوار اعتدال و امید که ... انشاءالله مسئولان کار مهمتر داشتهاند، اگرچه من نمیتوانم بفهمم چه کاری از حضور در محفل چنین شهیدی میتوانسته بزرگتر و مهمتر باشد. بیگمان آقای روحانی و آقای جنتی نگاهی معتدل به فرهنگ خواهند داشت، چنانکه گفتهاند: اما به نظرم این بیمهریها اگر چه از سر عهد نیست اما دل خیلیها را میشکند. من چند بار شاهد بودهام که در موارد مشابه، ممالک غربی برای چنین خبرنگاران و مستندسازهایشان چه میکنند و تا چه حد مایه میگذارند و چگونه از آنها حتی برای جهان اسطوره سازی میکنند. بله! عرض کردم آنها که مرا میشناسند، خوب میدانند من اهل محفلآرایی نیستم اما آنجا میزبان تعارفی زد که فلانی شما هم صحبت میکنی؟ و من هم از خدا خواسته رفتم پشت تریبون و از خانواده شهید باغبانی بجا و از طرف همه مسئولانی که باید آنجا در ردیف اول میبودند و نبودند، عذرخواهی کردم. یک لحظه فکر کردم با تمام مشغلهای که رئیسجمهور دارد و وزیر محترم ارشاد، اگر ناگهان از در آن سالن کوچک پا به این محفل میگذاشتند، چه شوری در حضار و خاصه صاحبان عزا بر پا میشد. ما هزار و یک شعار میدهیم در زنده کردن یاد شهدایمان و هزار و یک برنامه داریم برای بزرگداشت و پاسداشت حرمتشان. آن وقت در همین روزها چنین شهیدی از جبهه فرهنگ و هنر در کمال مظلومیت دور از خانه و خانواده و وطنش چنین فجیع به شهادت میرسد و ما از یک حضور دریغ میکنیم. تا آنجا که من میبینم و میشنوم، وزارت ارشاد میتواند روزهای روشنی پیش رو داشته باشد. سعی وزیر مربوطه در تعامل با قاطبه اصحاب فرهنگ و هنر ارجمند است و چنانکه گفتم، بیشک این برنامه در لابهلای شلوغی و سختی روزهای آغازین کار وزارتخانه از یاد رفته است. حرف من هم همین بود که چنین محافل و مناسبتی مگر چند بار در طول وزارت یک وزیر فرهنگ یا حتی ریاست یک رئیسجمهور رخ می دهد؟ چقدر باعث دلگرمی همه مستندسازان بحران ما در خارج از مرزها بود اگر مدیران ارشد نظام و دولتمردان ما آنجا بودند و از زحمات باغبانی و باغبانیها قدردانی میکردند. انشاءالله در آینده شاهد همراهی دولتمردان معتدل دولت تدبیر و امید با این مجالس و محافل هستیم. خوشبختانه وزیر ارشاد که خود سالها سابقه کار در خارج از کشور را دارد، ارزش این سفیران فرهنگی ما و شجاعت و ایثار آنان را میداند و در زمان خود در همراهی و مساعدت ایشان، آن را نشان خواهد داد. به گمان من بیتردید آینده این مهم را اثبات خواهد کرد. منبع: دانا [ شنبه 92/6/16 ] [ 8:7 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
کسی که شیفته واقعی امام زمان(عج) است در دعا برای ظهور مولایش اسیر الفاظ و گرفتار عبارت پردازی نیست، بلکه از عمق جان دعا می کند و با تمام وجود گمشده اش را می طلبد.
![]() 1ـ دعا برای شناخت امام زمان(عج) معرفت و شناخت امام زمان، امری حتمی و ضروری است، چرا که طبق حدیث نبوی مرگ کسی که نسبت به امام زمانش آگاهی ندارد، مرگ جاهلیت است. بنابراین یکی از وظایف یک مسلمان این است که امام زمانش را بشناسد و در این راه از هیچ کوششی دریغ نورزد. از جمله کوششها دعا برای شناخت امام از حضرت حق تعالی است که از خدا استعانت بجوید و بخواهد که معرفت امام را برای او میسر و مقدور نماید. 2ـ دعا برای سلامتی امام زمان(عج) یکی از وظایف دوستان امام این است که برای سلامت و صیانت حضرت از خطرات و بلایایی که جان امام را تهدید می کند، با هر زبانی که بدان مسلطاند، دعا کناند و بهتر آن است که دعاهای مأثور را بخواناند (مانند: دعای اللهم کن لولیک...) و ادعیه دیگر که در مفاتیح الجنان آمده است. 3ـ دعا برای تعجیل در ظهور امام زمان(عج) یکی از وظایف مسلم شیعیان در زمان غیبت امام زمان، دعا برای قرب ظهور و درخواست تعجیل در قیام آن حضرت است. شیعه راستین و دلباخته امام زمان کسی است که در هر صبح و شام و با هر نماز و نیاز دست حاجت به پیشگاه خدای دراز کرده و از او ظهور مولایش را بطلبد. عاشق دلباخته صبح و شام نمیشناسد و در تمام ساعات منتظر ظهور یار و مشتاق دیدار جمال محبوب است. امام صادق(ع) فرمودند: فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً باید در هر صبح و شام در انتظار ظهور صاحب خود باشی. منبع : بی باک [ جمعه 92/6/15 ] [ 8:38 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
این روزها با حواشی که خواهران اشراقی برای نام امام خمینی(ره) ایجاد کرده، یاد کردن از سرکار خانم زهرا مصطفوی دختر بزرگوار حضرت امام میتواند غبار غمی که این روزها با دیدن این رفتارها بر دل عاشقان امام نشسته، بزداید.
![]() گردش بهسمت گلها امام نسبت به مسئله محرم و نامحرم و برخورد با نامحرم، بسیار مقید بودند. من حدوداً 11 سال داشتم و هنوز چادر چیت سر میکردم. آقای اشراقی (داماد اول امام) ما را دعوت کرده بودند و من همراه ایشان به مهمانی رفتم. آقای اشراقی باغچهای داشتند که وسط آن معبری بود و آنجا دو سه تا صندلی گذاشته بودند که در آنها امام و آقای اشراقی روی صندلی نشستهاند. آن روز کسی در را باز کرد و خود آقای اشراقی به استقبال آمدند. ما به خاطر قضیه نامحرم بودن، جلوی شوهر خواهرها نمیآمدیم. من یکه خوردم و از امام پرسیدیم: «سلام بکنم؟» امام گفتند: «واجب نیست». من چون خجالت میکشیدم با آقای اشراقی روبهرو بشوم و سلام نکنم، از مسیر خارج شدم و رفتم میان علفها و گیاهان باغچه و از آن معبر نرفتم تا با ایشان روبهرو نشوم. الآن هم منزل ما اینطوری است که مردها و زنها به خاطر مهمانی دور هم نمینشینند؛ مگر به خاطر مراسم و مسائل جدی شرعی. بعد از انقلاب خود من در تلویزیون، سمینارها، سخنرانیها و جلساتی که آقایان و خانمها حضور داشتند، حضور فعال داشتم و امام هرگز نگفتند نروید و این کار را انجام ندهید، ولی در همان دوران اگر شوهر خواهرم میآمدند، این طور نبود که سفره زنها و مردها یکی باشد. رفتوآمد بود اما مردها جدای از زنان در اتاقهای مختلف پذیرایی میشدند. سفره محرم و نامحرم جدا بود تا آخرین لحظه زندگی امام، همواره سفره محرم و نامحرم جدا بود. یک بار مادرم به امام گفته بودند: «ما امشب منزل نفیسه خانم - دختر بزرگ آقای اشراقی - دعوت داریم». امام فکر کرده بودند که در منزل نفیسه خانم، همسرش و شوهر خواهرهایشان هستند و مرد و زن با هم هستند و به مادرم گفته بودند: «این مجلس، مجلس حرام است. شما میخواهید به مجلس حرام بروید؟» مادرم گفته بودند: «همه به من محرم هستند.» امام گفته بودند: «به دخترها که محرم نیستند». مادر گفته بودند: من میروم که به همه مردها محرم هستم (دامادها و احمد). امام در این مورد بسیار دقت میکردند. منبع: رجا [ جمعه 92/6/15 ] [ 8:37 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
چون از حرم خارج شدم، شنیدم که از پشت سر، کسی مرا صدا می زند، بازگشتم دیدم شیخی است که بعدها فهمیدم او را «حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی» می خوانند. حاج شیخ مرا مخاطب ساخته و فرمودند..........
![]() مرحمتِ امام رضا علیه السلام ! آقای سید محمد ریاضی یزدی، شاعر معروف، حکایت کرد : « دوستی داشتم از صلحا و خوبان، وی می گفت روزی با سیدی بزرگوار در جائی نشسته بودیم. شیخی ابراهیم نامی که با دوستم سابقه مودّت داشت بر ما وارد شد، پس از تعارفات معمول، سید به او گفت: آقا شیخ ابراهیم، ماجرای خود را با مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی برای رفیق ما بازگو. شیخ گفت: از گیلان به زیارت مشهد مقدس آمدم و در آن شهر هر چه پول داشتم مصرف شد. بدون خرجی ماندم. حساب کردم تا مراجعت به وطن، به پانصد تومان احتیاج دارم. به حرم مشرف شدم و به امام عرض کردم: به پانصد تومان نیازمندم تا به گیلان باز گردم، انتظار مرحمت دارم. اما تا روز دیگر خبری نشد. مجدداً در حرم عرض حاجت کردم و گفتم: سیدی، من گدای متکبری هستم این بار هم احتیاج خود را به حضورت عرض می کنم، اما اگر عنایتی نفرمائی، دیگر بار نخواهم آمد و چیزی نخواهم گفت، ولی یادداشت می کنم که امام رضا علیه السلام مهمان نواز نیست. چون از حرم خارج شدم، شنیدم که از پشت سر، کسی مرا صدا می زند، بازگشتم دیدم شیخی است که بعدها فهمیدم او را « حاج شیخ حسنعلی اصفهانی » می خوانند. حاج شیخ مرا مخاطب قرار داده و فرمودند: « آقا شیخ ابراهیم گیلانی چرا اینقدر جسورانه در محضر امام سخن گفتی؟ شایسته نیست که چنین بی ادب و گستاخ باشی. » سپس پاکتی به من دادند. از اطلاع شیخ بر مکنونات باطنی خود و سخنی که سری با امام خود در میان نهاده بودم، غرق تعجب شدم. به خانه آمدم و پاکت را گشودم، با کمال شگفتی دیدم که پانصد تومان است. تصمیم گرفتم که صبح روز دیگر به خانه حاج شیخ بروم و از او بپرسم که چگونه از راز دل من آگاه شده و این پول از کجا است؟ اما شب در خواب دیدم که شیخ به در خانه آمدند و فرمودند: « آقا شیخ ابراهیم تو به پانصد تومان پول حاجت داشتی به تو داده شد، دیگر از کجا دانستم و از کجا آوردم، بتو مربوط نیست. بدان که اگر برای این پرسش به خانه من بیائی، ترا نخواهم پذیرفت. » از خواب بیدار شدم و دیگر برای این کار به خانه ایشان نرفتم و به گیلان باز گشتم. » صِله ی امام رضا علیه السلام ! حاج ذبیح الله عراقی که یکی از نیکان است می گفت: « این حکایت به تواتر رسیده است که حاج شیخ محمدعلی قاضی بازنه ای عراقی، وقتی قصیده ای برای تولیت آستان قدس رضوی سروده بود که به امید صله ای در حضورش قرائت کند. کسی به او تذکر می دهد که به جای این کار، برای حضرت رضا سلام الله علیه قصیده ای انشاء کن. براساس این توصیه، از قرائت شعر برای تولیت صرفنظر می کند و قصیده ای در جلالت قدر امام هشتم(ع) می سراید و در حرم مطهر قرائت می کند. شاعر گوید: پس از قرائت، کسی مبلغ ده تومان به من داد. به امام عرضه داشتم: این وجه کم است و دوباره اشعار را خواندم، باز شخصی پیدا شد و ده تومان دیگر به من داد و خلاصه در آن شب، شش بار قصیده را در محضر امام تکرار کردم و در هر بار کسی می آمد و ده تومان میداد. بامداد روز بعد به خدمت حاج شیخ حسنعلی شرفیاب شدم. ایشان فرمودند: « آقا شیخ محمد علی، دیشب با امام علیه السلام راز و نیازی داشتی، شعر خواندی و شصت تومان به تو دادند. اکنون آن پول را به من بده. » من شصت تومان را به خدمتشان تقدیم کردم و ایشان صد و بیست تومان به من مرحمت کردند و فرمودند: « فردا صبح به بازار می روی و مادیان ترکمن سرخ رنگی که عرضه می شود، به مبلغ بیست تومان خریداری و با بیست تومان دیگر از آن پول، خرج سفر و سوغات خود را تأمین می کنی. چون به عراق رسیدی، مادیان را چهل تومان بفروش و به ضمیمه هشتاد تومان باقیمانده، گاو و گوسفندی بخر و به دامداری و زراعت بپرداز که معیشت تو از این راه حاصل و توفیق زیارت بیت الله الحرام، نصیب تو خواهد شد و از آن پس دیگر از وجوهات مذهبی ارتزاق مکن، ولی در عین حال ترویج دین و احکام الهی را از یاد مبر. » منبع: شبکه خبر [ جمعه 92/6/15 ] [ 8:37 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : PIcHaK.NeT ] |