یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند.
درعصر ارتباطات نفس بکشم یا قرون وسطا.
وقتی خبری ازتو نباشد.
دوره جاهلیت است.
اللهم عجل لولیک الفرج ....
|
در پی این واقعه سپاه پاسداران جمهوری اسلامی در بیانیهای از «حمله به اردوگاه اشرف» از سوی گروهی که آنها را فرزندان «مجاهدان شهید عراقی» نامیده ابراز خوشحالی کرد.
شیرین عبادی، ضدانقلاب لندن نشین، با انتقاد از بیانیه سپاه پاسداران در خصوص حادثه قرارگاه منافقین و کمپ اشرف گفت: این اقدام (ابراز خرسندی سپاه از حمله به اشرف) گمانهزنیها در مورد دخیل بودن مستقیم یا غیرمستقیم دولت ایران در این واقعه را تقویت میکند.
![]() وب سایت رادیو فردا (radiofarda) وابسته به سازمان سیا، در این باره گزارش داد: شیرین عبادی، برنده نوبل [سفارشی] صلح، 13 شهریورماه در گفتوگو با کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران گفت: «برخی از حدس و گمانها در مورد دخالت بخشی از حکومت ایران در این حادثه است... به ویژه آن که سپاه پاسداران اطلاعیهای داده و در آن از کشته شدن اعضای سازمان مجاهدین اظهار خوشحالی کرده است... این بیانیه حدس برخی که در این خصوص دولت ایران را به طور مستقیم یا غیرمستقیم دخیل میدانند، تقویت میکند.» به نوشته رادیو فردا، فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر نیز در بیانیهای مشترک که 12 شهریورماه منتشر شده، از بیانیه سپاه پاسداران، انتقاد کرده است. 10 شهریورماه بروز انفجارهای پیاپی در اردوگاه اشرف، محل استقرار صد تن از منافقین به مرگ دهها تن انجامید. یک مقام امنیتی عراق یافتن 52 جسد را در این اردوگاه تأیید کرده است. در پی این واقعه سپاه پاسداران جمهوری اسلامی در بیانیهای از «حمله به اردوگاه اشرف» از سوی گروهی که آنها را فرزندان «مجاهدان شهید عراقی» نامیده ابراز خوشحالی کرد. گروهک تروریستی منافقین نیز میگوید مرگ اعضایش در پی حمله نیروهای عراقی به کمپ اشرف بوده است، اما دولت عراق با رد این اظهارات میگوید عدهای از ساکنان اشرف به دلیل درگیری با یکدیگر کشته شدهاند. رادیو فردا در ادامه با اشاره به حمایت شیرین عبادی از منافقین نوشت: شیرین عبادی همچنین 13 شهریورماه دولت عراق را در قبال این حوادث مسئول دانست و تأکید کرد: «طبق قوانین شناخته شده و معتبر در سراسر جهان، هر حکومتی مسئولیت امنیت ساکنین داخل کشور را دارد.» ![]() فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر که مقر اصلی آن در پاریس است به همراه جامعه دفاع از حقوق بشر ایران که در برلین مستقر است، ضمن درخواست از سازمان ملل برای انتشار هرچه سریعتر گزارشش درباره خشونتهای صورت گرفته در کمپ اشرف، از دولتمردان عراقی نیز خواسته است تا تحقیقاتی مستقل در این زمینه را آغاز کنند. گروه تحقیق هیئت کمکرسانی سازمان ملل در عراق 11 شهریورماه از اردوگاه اشرف دیدن کرد و به گفته این سازمان حقوق بشری قرار است تعداد قربانیان و دلیل مرگ آنها را مشخص کند. تاریخ اعلام نظر این سازمان از سوی رسانهها منتشر نشده است. البته حمایت شیرین عبادی با ژست حقوق بشری از گروهک تروریستی منافقین که هزاران ایرانی و شیعیان عراق هدف ترورها و خشونت های این گروهک قرار گرفته اند چندان جای تعجب نیست. منبع: جام نیوز [ پنج شنبه 92/6/14 ] [ 11:17 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
مطابق شنیدهها مشایی اینک در کنار احمدینژاد در ساختمان خیابان لادن مستقر شده و هر روز گزارشهای دقیقی از آخرین اقدامات دولت جدید دریافت میکند .
![]() این روزها ماجرای 16 میلیاردی مانند بسیاری از ماجراهای مالی که در زمان ریاست جمهوری احمدینژاد بر ملا شد، به حرف و حدیثهای روزانه مردم راجع به سیاست تبدیل شده است. هدیه 16 میلیاردی که گفته میشود تنها یک نمونه از اقدامات دولت دهم در 45 روز آخر فعالیتش بوده است. اکبر ترکان مشاور ارشد حسن روحانی یک سر این دعواست که ماموریت یافته در شورای عالی مناطق آزاد فعالیت کند و سر دیگر ماجرا به یکی از خبرسازترین چهرههای حلقه نزدیکان احمدینژاد برمی گردد یعنی حمید رضا بقایی. ماجرا از افشا شدن ماجرای 16 میلیارد تومان هدیه نهاد ریاست جمهوری به دانشگاه ایرانیان - دانشگاه تاسیس شده توسط احمدینژاد وحلقه یارانش - آغاز شد. روزنامهها اسنادی را منتشر کردند که نشان میداد نهاد ریاست جمهوری کمکی 16 میلیاردی به این دانشگاه هنوز تاسیس نشده انجام داده است که مسلما انتظار میرفت غیر قانونی باشد چرا که هیچ کدام از دانشگاههای غیر انتفاعی دیگر نتوانسته بودند از «وام» و یا «قرضی» که بقایی گفته بود بهرهمند شوند. جنجال رسانهای به پا شده بر سر این رقم شگفت انگیز همچنان ادامه داشت که ترکان با حضور در برنامهای تلویزیونی پرده از اقدامات دیگر بقایی در روزهای آخر فعالیتش در سمت ریاست دبیرخانه شورای عالی مناطق آزاد پرده برداشت. او در این گفتوگوی تلویزیونی از واگذاری برخی ساختمانها و خودروهای مناطق آزاد به «خانه ایرانیان» موسسهای بین المللی که در زمان ریاست جمهوری محمود احمدینژاد به عنوان زیر شاخهای از شورای عالی ایرانیان خارج از کشور تاسیس شده بود پرداخت و گفت اسناد ما نشان میدهد واگذاریهای غیر قانونی دیگری نیز در این زمینه بوده است. ترکان در این گفتوگو از واژههایی استفاده کرد که بار دیگر مانند ماجرای 16 میلیارد واکنش بقایی را به همراه داشت. ترکان معتقد بود این اموال در واقع از طریق موسسه «خانه ایرانیان» به «دانشگاه ایرانیان» که دانشگاهی غیر انتقاعی و غیر دولتی تحت نام این موسسه است، منتقل شده است. او با بیان اینکه منطقه آزاد به حیات خلوت برخی کارها تبدیل شده است، گفت: ساختمانی را در منطقه آزاد قشم برای دانشگاه احمدینژاد (ایرانیان) واگذار کردند که همه این تخلفات در این حیات خلوت دولت سابق انجام شده؛ این ساختمان از اموال منطقه آزاد است، مال دولت است به چه حسابی اجاره داده شده است؟ چرا این اموال تاراج شده است؟ مگر ارث پدرتان است؟ بقایی اما همه اقدامات دولت در این زمینه را قانونی دانست و از ترکان خواست عذر خواهی کند. ترکان نیز در ادامه به اسنادی که از این ماجرا در دست داشت اشاره کرد و گفت باید از اقداماتی که طی این 45 روز آخر انجام شده، کتاب نوشت. قضاوتی در کار نیست؟ دعواهای رسانهای اما به ظاهر قرار نیست به صورت حقوقی بررسی شوند و مشاور عالی رییس جمهور در گفتوگویی اعلام کرده که با وجود اینکه به این مسایل پرداخته میشود و به اقداماتی نظیر این واگذاریها پرداخته میشود، شکایتی به قوه قضاییه ارسال نخواهد شد. ترکان در این باره گفته است: ما با آقای بقایی رابطه داریم و مشکل قضایی پیدا نمیکنیم بلکه این را با هم بحث و با گفتوگو حل میکنیم. اما پشت پرده این گلایهها و انتقادات تند و پاسخهای تند و تیزتر چیست؟ نگاهی به نقش و فعالیت این دو نفر در دو دولت دهم و یازدهم و همچنین فعالیتهای جدیدی که به این افراد محول شده، به خوبی ابعاد جدید این پرونده پر سر و صدای رسانهای را مشخص میسازد. فرصت 100 روزه و گزارش آماری از وضعیت کشور اکبر ترکان مشاور ارشد حجت الاسلام حسن روحانی است که گفته میشود بسیاری از فعالیتهای اقتصادی و همچنین نظارتی که قرار است در دولت انجام شود، با نظارت و مشاوره با وی انجام میشود. ترکان نیز قرار است مانند سایر وزرا و مسئولین دولت یازدهم در فرصت 100 روزه اول کار دولت گزارشی از شرایط مجموعه تحت مدیریتش را به دولت ارائه کند تا رییس جمهور همانطور که در گفتوگوهای خود به مردم وعده داده بود گزارشی جامع از وضعیت وزارتخانهها و ادارات و همچنین اوضاع کلی اقتصادی کشور و راه حلهای پیش رو ارائه کند. اما چرا فقط اوست که چنین جنجال و سر و صدایی را راجع به عملکرد دولت قبل در مجموعه تحت مدیریتش به راه انداخته است؟ علت اصلی این است که او را برای مجموعهای انتخاب کردهاند که مهمترین، نزدیکترین و البته با وفاترین نیروهای احمدینژاد و اسفندیار رحیم مشایی آن را مدیریت میکردهاند و هر عمل غیر قانونی و یا اقدامات ویژهای که قرار بوده انجام شود توسط همین حلقه اصلی یعنی رحیم مشایی، بقایی و رحیمی انجام شده است. واکنش احمدینژاد محمود احمدینژاد از زمانی که با پست ریاست جمهوری خداحافظی کرد، روزه سکوت نیز گرفت. خبرنگاران سعی کردهاند در حاشیه مراسمهای مختلف برای گفتوگویی کوتاه به سراغ او بروند اما احمدینژاد اعلام کرده است قصد ندارد با هیچ رسانهای مصاحبه کند تا فضای آرامش کشور به هم نریزد. این آرامش اما این روزها در کوچه لادن و ساختمان لادن که محل استقرار دفتر رییس جمهور است برقرار نیست و هر روز رفت و آمدی تازه در آن صورت میگیرد. اکثرا وزرای دولت دهم هستند که با حضور در محل کار جدید رییس جمهور سابق با او صحبت میکنند و آنقدر رفت و آمدها و جلسات به درازا میکشد که گویی کار مهم دولتی در آن در جریان است. نزدیکان احمدینژاد میگویند اخبار دقیق و به روزی از اوضاع کشور به دفتر او مخابره میشود و با وجود صحبتها و انتقاداتی که به عملکرد دوران مسئولیت او میشود، احمدینژاد قصد دارد به تمام این انتقادات با سکوت پاسخ دهد تا زمان مناسب آن فرا رسد. این منابع نزدیک معتقدند برنامه ریزیهای گستردهای از هم اکنون برای هماهنگ کردن تیم نزدیک به احمدینژاد برای اجرای برنامهها در دانشگاه ایرانیان و احتمالا برنامه ریزیهای بعدی برای حضور دوباره در عرصه سیاست کشور است و پاسخ دادن هر روزه به این اخبار، اجازه نمیدهد احمدینژاد مدتی به دور از حاشیههای همیشگی خود را مشغول کار در دانشگاه و همچنین برنامه ریزی برای آینده کند. در حقیقت اگر قرار باشد رجعتی به عرصه سیاسی کشور نیز انجام شود، بهتر است این دوران در سکوت خبری سپری شود. احمدینژاد اگر بخواهد از هم اکنون هر روز به دنبال پاسخگویی درباره عملکرد پیشین دوستان خود باشد، باید به آماری که قرار است بعد از پایان مهلت 100 روزه روحانی به وزرا و مسئولانش نیز ارائه میشود پاسخ دهد و این در حالیست که او قصد دارد با آماری که از عملکرد دولت جدید طی چند سال آینده تولید میشود کار برنامه ریزی تبلیغاتی خود را انجام دهد. به همین دلیل هم ترجیح میدهد اولا هر انتقادی را زمانی پاسخ دهد که کار به شدت رسانهای شده باشد و سکوت در قبال آن غیر ممکن باشد و ثانیا این پاسخها توسط او داده نشود و هر کدام از مسئولین قبلی خود پاسخگوی عملکرد دولت در زمینههای مختلف باشند. با این حال بقایی که هم اینک نیز به عنوان معاون پشتیبانی دانشگاه ایرانیان انتخاب شده، باید کار پشتیبانی رسانهای گروه را نیز انجام داده و به سیبل اصلی انتقادات تبدیل شود. مشایی کجاست؟ اما در این میان جای یک نفر دیگر هم خالی است؛ اسفندیار رحیم مشایی، فردی که زمانی از او با نام سرحلقه جریان انحرافی نام برده میشد مدتها است سکوت کرده و هیچ خبری از او منتشر نمیشود. مطابق شنیدههای افکارنیوز مشایی اینک در کنار احمدینژاد در ساختمان خیابان لادن مستقر شده و هر روز گزارشهای دقیقی از آخرین اقدامات دولت جدید دریافت میکند گزارشهایی که توسط مدیران هنوز بر سرکار ماندهاش در وزارت خانهها و سازمانهای دولتی برایش ارسال میشود تا اسفندیار دولت دهم بتواند تصمیم گیری مناسب را درباره واکنش به آنها انجام دهد. هنوز مدت زیادی از بر سر کار آمدن دولت روحانی نمیگذرد و مشایی این فرصت را دارد تا از طریق چشم و گوشهایش در دولت یازدهم بر جریان اخبار مسلط باشد، موقعیتی که همچنان به او این فرصت را میدهد یک گام جلوتر از دولتمردان جدید حرکت کند با این همه باید منتظر ماند و دید رقابت این دو جریان سیاسی در روزهای آینده چه اخباری را برای رسانههای کشور به ارمغان میآورد. منبع: افکارنیوز [ پنج شنبه 92/6/14 ] [ 11:16 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
در شرایطی که مقامات دولتی آمریکا اعلام کرده اند این کشور خود را برای انجام حمله نظامی علیه دولت سوریه آماده می کند، موضع گیری های مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران، به عنوان مهمترین متحد سوریه، برای رسانه های غرب از اهمیت فراوانی برخوردار شده است. در این راستا، سخنان امروز مقام معظم رهبری بازتاب گسترده ای در عرصه بین المللی پیدا کرده است.
در شرایطی که مقامات دولتی آمریکا اعلام کرده اند این کشور خود را برای انجام حمله نظامی علیه دولت سوریه آماده می کند، موضع گیری های مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران، به عنوان مهمترین متحد سوریه، برای رسانه های غرب از اهمیت فراوانی برخوردار شده است. در این راستا، سخنان امروز مقام معظم رهبری بازتاب گسترده ای در عرصه بین المللی پیدا کرده است. خبرگزاری «رویترز» نخستین منبع خارجی بود که سخنان رهبر معظم انقلاب را درباره طرح آمریکا برای حمله به سوریه مورد توجه قرار داد. این خبرگزاری می نویسد آیت الله خامنه ای، مهمترین مقام سیاسی ایران، گفته ایالات متحده از حمله شیمیایی در سوریه به عنوان مقدمه ای برای مداخله در این کشور استفاده کرده و همچنین به مقامات آمریکایی هشدار داده که هرگونه مداخله ای درسوریه، شکست آن ها را به دنبال خواهد داشت.
خبرگزاری فرانسه دیگر منبع خبری است که به سخنان مقام معظم رهبری پرداخته و به نقل از ایشان می نویسد: «آمریکا درباره سوریه اشتباه می کند و یقیناً، آن ها زیان خواهند دید... همان گونه که در عراق و افغانستان این اتفاق افتاد». خبرگزاری فرانسه می نویسد به عقیده برخی تحلیلگران، هدف گسترده تر آمریکا از حمله به سوریه، مقابله با نفوذ فزاینده ایران در منطقه و تهدید این کشور علیه رژیم اسرائیل است.
سایت شبکه خبری «فرانس 24» نیز سخنان حضرت آیت الله خامنه ای را از همین منبع نقل کرده و ضمن بیان مطالب فوق، به اظهارنظرهای برخی دیگر از مقامات ایرانی، از جمله سردار محمد علی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران و سردار حسین دهقان، وزیر دفاع کشور درباره سوریه نیز اشاره کرده است. فرانس 24 می نویسد ایران پیش از این نیز هشدار داده بود که هرگونه اقدام نظامی علیه سوریه، خطر بروز یک منازعه منطقه ای گسترده را به همراه خواهد داشت.
روزنامه «دیلی استار» لبنان از جمله دیگر مطبوعاتی است که به این موضوع پرداخته و به نقل از رهبر انقلاب می نویسد: «در مورد سوریه، حمله شیمیایی یک مقدمه است و آن ها می گویند که قصد دارند به خاطر موضوعات انسان دوستانه در این کشور مداخله کنند. آمریکا درباره سوریه اشتباه کرده و یقیناً دچار شکست خواهد شد». این روزنامه اشاره می کند که آیت الله خامنه ای، این سخنان را در جمع اعضای مجلس خبرگان بیان کرده است.
روزنامه اسرائیلی «هاآرتص» نیز ضمن نقل بخش هایی از سخنان مقام معظم رهبری، می نویسد این سخنان نشانگر آن است که هیچ تغییری در سیاست ایران مبنی بر حمایت قابل توجه از دولت سوریه به وجود نیامده است. هاآرتص اشاره می کند که پیشتر، سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروهای قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز گفته بود ایران تا پایان از سوریه حمایت می کند.
روزنامه «گالف تودی»، سایت خبری «پان ارمنین» و روزنامه «تایمز اسرائیل»، دیگر مطبوعاتی هستند که تا زمان تنظیم این خبر، سخنان مقام معظم رهبری را بازتاب داده اند.
منبع: تابناک [ پنج شنبه 92/6/14 ] [ 11:13 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
یادواره شهدای غواص استان البرز"گرامیداشت یاد و خاطره شهید ماه عسل" در سالن شهدای کانون جوانان سپاه ناحیه کرج با حضور خانواده شهید ایرج خرم جاه ،برگزار شد.
گروه استانی «تیتریک» ؛ اولین یادواره شهدای غواص استان البرز”گرامیداشت یاد و خاطره شهید ماه عسل” شهید ایرج خرم جاه در سالن شهدای کانون جوانان سپاه ناحیه کرج با حضور اقشار مختلف مردم و خانواده شهید ایرج خرم جاه ،برگزار شد.
منبع: هادیان البرز [ پنج شنبه 92/6/14 ] [ 11:12 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
اوباما در ادامه سناریوهای آمریکایی صهیونیستی غرب علیه سوریه گفت: ایران به استفاده نظام سوریه از سلاح شیمیایی اعتراف کرده است.
![]() اوباما در این نشست خبری که به دلیل حساسیت موضوع سوریه و تهدید نظامی سوریه از سوی غرب، از چندین رسانه منطقه همچون العربیه، الجزیره، المیادین، اسکای نیوز عربی، بی بی سی عربی و ... تحت پوشش قرار گرفته بود، عنوان داشت: من از موافقت کنگره آمریکا برای حمله به سوریه مطمئن هستم. در ادامه در حالی که رئیس جمهور سوئد از اطمینانش در استفاده از سلاح شیمیایی در سوریه و عدم اطمینان از استفاده نظام سوریه از این سلاح ها صحبت به میان آورد؛ اوباما نیز با ادامه بهانه سازی های خود علیه سوریه، بر ادعاهای خود اصرار ورزید. وی در ادامه سناریوهای خود علیه سوریه گفت: ایران در استفاده نظام سوریه از سلاح شیمیایی اعتراف کرده است. رئیس جمهور آمریکا ادامه داد: هدف اصلی ما تضعیف نظام سوریه در قدرت استفاده از سلاح های شیمیایی است. شایان ذکر است، سخنانی که به نقل از یکی از مسئولین بلندپایه کشورمان که اخیرا در مورد سوریه ایراد شده، و تا کنون از سوی وی و یا دفترش تکذیب نشده است؛ دستاویزی برای آمریکا و متحدانش جهت ادامه سناریوی جنگ و حمله به حلقه ای از محور مقاومت شده است. منبع: جام نیوز [ چهارشنبه 92/6/13 ] [ 8:5 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
فرمانده کمیته جست وجوی مفقودین از عدم حضور برخی از مسئولان در مراسم تشییع پیکر مطهر 92 شهید که روز دوشنبه برگزار شد? گلایه و انتقاد کرد.
سردار سیدمحمد باقرزاده در پاسخ به سوال خبرنگار بولتن نیوز مبنی بر اینکه "استقبال مسئولان از این مراسم را چگونه ارزیابی می کنید و با کسانی که شرکت نکرده اند چه صحبتی دارید؛ گفت: خدای متعال اراده فرموده که این شهدای عزیز هم در زمین هم در آسمان تشییع شوند در آسمان توسط ملائک و در زمین توسط مومنین و توفیق یافتگان میتوانند شرکت کنند توفیق از کلمه وفق می آید یعنی اراده خداوند و خواست الهی برای اینکه این عزیزان هم در دنیا و هم در آخرت مورد تکریم قرار گیرند. آن چیزی که در حیطه وظایف ماست فراهم کردن شرایط و بستر مناسب برای حضور مومنین و تکریم این عزیزان است، مسئولین دو دسته اند یکی کسانی که در راستای مسئولیتشان ماموریت بودند و خارج از تهران حضور داشتند که عذر عدم حضورشان مورد قبول است اما مورد بعدی کسانی بودند که در تهران بودند و بدون عذر بهانه به بدرقه این لاله های به خون خفته نیامدند که واقعا جای گلایه و تامل دارد. ![]() [ چهارشنبه 92/6/13 ] [ 8:5 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
حالا من باید کلاس دانشگاه را دست چنین اساتیدی بدهم!؟ بچههای پاک و معصوم مردم را بسپارم دست این افرادی که اسمشان استاد است اما هر کار میخواهند با جسم و جان دانشجو میکنند!؟
![]() صدرالدین شریعتی رئیس سابق دانشگاه علامه طباطبایی در گفتگویی با روزنامه کیهان به موارد تکان دهنده از برخی رفتارهای اساتید بازنشسته دانشگاه اشراح کرده است که در ادامه می آید:
* یک عده از استادها اخراجی بودند به خاطر همین مسائل، سوء رفتار با دختران مردم؛ ما برای حفظ احترام و شأنشان بازنشستهشان کردیم. خدا میداند چه صحنههایی دارم که اگر بگویم استخوانها میترکد. بعضی موقعها ما نمیخواهیم اینها را بگوییم. در دلم صحنههایی هست شرعاً حق گفتن ندارم!
متأسفانه برخی به راحتی دروغ میگویند. طرف در اتاق کارش به یکی از دانشجویان تعرض کرده، هم اتاقیاش وارد شده و آنها را در آن وضع دیده است و به ما هم گزارش کردهاند؛ آن وقت میرود خارج از دانشگاه میگوید چون ما در انتخابات به فلان شخص رأی دادیم، شریعتی ما را اخراج کرد. سمتهای مختلف از رئیس دانشکده تا معاون دانشگاه هم داشته است. دهها زنگ از این طرف و آن طرف به من میزنند که آقای شریعتی این زن و بچهاش گناه دارند بازنشستهاش کنید. چه کار کنم؟ بیایم نامش را ببرم و بگویم به این دلیل بازنشسته شده و این هم اسنادش! استاد دیگری با الفاظ نامناسب دانشجوی دختر را سر کلاس خطاب قرار میدهد. به اصطلاح استاد هم هست! فرهیخته!! عالی مقام!!! هیأت انتظامی آمده و حکم اخراجش را داده است، دستپاچه شد و به من درخواست بازنشستگی داد. طبق قانون باید اخراج میشد اما ارفاق کردیم و بازنشسته شد.
*یک عده از اساتید هم متأسفانه رکود علمی دارند، مدتهاست مقالهای به چاپ نرساندهاند. برخی هم به خواست خودشان بازنشست شدند، تعدادی از اساتید رشته اقتصاد ما اینطور بودند، یکی از آنها 5 بار درخواست بازنشستگی داد تا سرانجام ناچار شدیم موافقت کنیم. آن وقت برخی خارج از دانشگاه مطلب مینویسند که 14 نفر از فلان دانشگاه اخراج شدند. روزنامه شرق هم چند وقت پیش چیزی در همین رابطه نوشته بود. بدون اینکه حرف ما را بشنوند، یک طرفه به قاضی میروند و علیه ما مینویسند، شما جای من باشید چه کار میکنید؟
* استاد رفته است سر کلاس میگوید همجنسبازی کار خوبی است. استاد جامعه شناسی هم هست! من باید چه کار کنم!؟ قرآن به من میگوید این ترویج فحشاست، کار شیطان است. حالا من باید اجازه حضور این استاد در دانشگاه را بدهم؟ من یک چنین آدمی نیستم؛ خب حالا بعضیها خوششان نمیآید میخواهند همه جا هرج و مرج باشد.
* ما هر انحرافی که از قانون ایجاد شود با آن برخورد میکنیم، به دسته و گروه خاص کاری نداریم؛ یک آقایی اینجا به بچهها عرفان کاذب توصیه میکرد. متأسفانه برخی از دانشجویان مؤمن و مذهبی هم جذب او شده بودند. کار به جایی رسیده بود به دانشجوها میگفت اگر میخواهید بختتان باز شود بروید فلان جا یا فلان کار را کنید؛ به دانشجو میگفت در عالم برزخ تو را خوک میبینم! استاد گروه معارف هم بود با مدرک فوق لیسانس! اما هیچ تحصیلاتی در حوزه معارف نداشت، اصلاً مهندس بود. اما روی برخی رفاقتها سر از هیئت علمی اینجا درآورده بود. بنده به جمعبندی رسیدم که دارد بچههای مردم را منحرف میکند. نوشتم ایشان بازنشسته شود. یک عدهای از همان بچههای مذهبی که متأسفانه فریب خورده بودند را دور خودش جمع کرده بود و در دانشگاه علیه من شعار میدادند که «دانشگاه پادگان، شریعتی نگهبان»؛ «شریعتی سکولار» و از این حرفها. ربطی به یک گروه و دسته خاص ندارد؛ بنده وقتی میبینم عقبه این حرکت عرفان کاذب است و بچههای مردم را گمراه میکند باید به وظیفه خودم عمل کنم. رئیس جمهور وقت هم همان موقع دستور داد آن استاد برگردد. بنده به آن کسی که به من پیغام رساند گفتم سلام بنده را به آقای رئیسجمهور برسانید و بگویید من براساس شرع و صراحت قانون به این جمعبندی رسیدم که حضور ایشان در دانشگاه حرام است. سنش هم بازنشسته است، بازرسی کل کشور هم نوشته که ایشان باید برود کارشناس شود نمیتواند عضو هیأت علمی باشد. گفتم به آقای رئیسجمهور بگویید شریعتی گفت من تا این جا هستم ایشان را برنمیگردانم اگر شما اصرار دارید ایشان برگردد بنده را عزل بفرمایید و ایشان را برگردانید. من در این فعل حرام شرکت نمیکنم. حالا شما به من بگویید چه کنم؟ تمام اینها بر من میگذرد اما بنا بر ملاحظات اخلاقی نمیتوانم بیایم و همه چیز را بگویم!
*در یکی از همین دانشکدههای ما استاد با دختر مردم خارج از دانشگاه قرار میگذاشت و ...؛ سن پدربزرگ دانشجو را داشت! پلیس دستگیرشان کرد و به پلیس گفته بود نوهاش است اما بالاخره فهمیدند دروغ میگوید. پلیس یک نامه به من داد و نوشته بود که این استاد را در چه حالی با دختر مردم دستگیر کرده ... حالا بنده چه کار کنم اجازه بدهم باز هم برود سر کلاس و ... ؟ من این کارها را بلد نیستم. نوشتم ایشان تا اطلاع ثانوی نباید سر کلاس برود. پروندهاش را هم فرستادم کمیته انضباطی دانشگاه؛ خانمش آمده بود من را قسم میداد که اخراجش نکنم؛ میگفت میدانم این مرد پست است، این دفعه اولش نیست، چندمین بار است که دارد این کار را میکند؛ اما دخترم میخواهد شوهر کند، خواهش میکنم به خاطر دخترم او را اخراج نکنید، بازنشستهاش کنید. بنده برای رعایت حال این خانواده، به جای اخراج ایشان را بازنشسته کردم؛ حالا شما ببینید به خاطر همین استاد چقدر پشت سر من حرف میزنند که شریعتی چنین و چنان میکند.
* بعضی مواقع مورد اتهامهای ناروا و بیحساب قرار گرفتم، برای رعایت مسائل اخلاقی هیچ چیز هم نمیتوانستم بگویم؛ یعنی این گلویم پر از آتش بود اما نمیتوانستم فریاد بزنم! نمیتوانستم بگویم ایهاالناس، ماجرا این است! نمیتوانستم نام ببرم و بگویم این استادی که فلان روزنامه برایش سینه چاک میکند مرتکب چنین تخلفی شده و باید اخراج میشده است اما بازنشستهاش کردیم. این سینهام پر از درد است ...
* استادی در وبسایتش العیاذبالله نسبت ناروایی به حضرت عیسی(ع) داده بود و بی حرمتی کرده بود. قرار گذاشتم، آوردمش در این دفتر و گفتم ببین این سوره مریم است، این سوره آل عمران است، ببین خدا در مورد حضرت مریم(س)، در مورد حضرت عیسی(ع) چه میگوید! از او خواهش کردم، گفتم تو بچه مسلمانی این حتما نوشتههای غربیهاست برو در سایتت بگو این حرفها اشتباه است.
حالا من باید کلاس دانشگاه را دست چنین اساتیدی بدهم!؟ بچههای پاک و معصوم مردم را بسپارم دست این افرادی که اسمشان استاد است اما هر کار میخواهند با جسم و جان دانشجو میکنند!؟
* به من گفتند چرا قرارداد فلان استاد را تمدید نمیکنید؟ برای چه باید تمدید کنم! استادی که در حمله مرصاد علیه این کشور اقدام مسلحانه کرده است، عضو منافقین بوده، زندان بوده است؛ چرا قراردادش را تمدید کنم؟ اصلاً چرا استخدامش کردند؟ در سن 49 سالگی با فوق لیسانس آوردهاند استخدامش کردهاند؛ بچههای اطلاعات نوشتهاند این کار ممنوع است اما آقایان کار خودشان را کردند، بلافاصله هم بورسیهاش کردند، حق نداشتند این کار را بکنند. در گزینش هم رد شده است. من نمیتوانم این قانونشکنیها را تحمل کنم، عذرش را خواستم. باز علیهمان این طرف و آن طرف نوشتند که فلان استاد مجرب اخراج شد! گفتند شریعتی شمربن ذی الجوشن است! چنین و چنان کرده است! هیچ کس نمیآید درد ما را بپرسد، بگوید چرا چنین کردید، یک طرفه قضاوت میکنند.
* یکی به اصطلاح استاد حقوق بین الملل است، برو بیایی دارد برای خودش؛ آن وقت سر کلاس به تمام مقدسات توهین میکند، به قانون اساسی توهین میکند، معذرت میخواهم میگوید بینداز دور این لجن را، این چه قانونی است. آیا نباید با اینها برخورد شود؟ مگر من دیوانهام که بنشینم و تماشا کنم؛ شاهد باشم که چه؟ به مقدسات ما فحش بدهند، جسارت کنند! خیر؛ بنده با این چیزها برخورد میکنم و مسلماً هر برخوردی دافعه ایجاد میکند. اگر بخواهم منافع خودم را درنظر بگیرم بلدم مرید جمع کنم، اصلاً آخوند کارش مریدساز است. اما اگر مبانی شرع را بخواهم رعایت کنم مطمئناً برخی در مقابلمان قرار میگیرند. این را ما از ائمه یاد گرفتهایم، جاذبه و دافعه را آنها به ما آموختند.
* ما خودمان را برای هر اتفاقی که بیفتد آماده کردهایم. حالا یک عده به راحتی تهمت میزنند و افترا میبندند. من خدمت شما بگویم دوچیز برای من در این جا خط قرمز جدی است یکی مسائل مادی، یکی مسائل اخلاقی. با متخلفین برخورد میکنم حتی اگر رفیقم باشد، در حوزه مدیریت چشمم باشد درمیآورم و میاندازم زیر پایم.
* بنده یک روزی معاون عقیدتی سیاسی بودم. در آن دورانی که جریان اصلاحات به شدت با من برخورد کرد و میخواستند از دانشگاه دور باشم. گفتم من که سرباز این نظام هستم هر کجا بگویند تو برو کار کن میروم اصلا برای من مهم نیست که آیا این در شأن من هست یا نه. رفتم معاون آموزشی سازمان عقیدتی سیاسی ارتش شدم. آنجا هم کار خودم را کردم؛ یک برنامه جامعی بنده آنجا در رابطه با سربازها، افسرها، درجه دارها حتی امرا در حوزه تربیت قرآن داشتم. الان تمام سه شنبهها در ارتش جمهوری اسلامی قرآن خوانده میشود. در سه سطح روخوانی، روان خوانی و تفسیر. لذا نفس خدمت در جمهوری اسلامی برایم اهمیت دارد. من یک طلبه هستم و سرباز کوچک نظام؛ دلبستگی هم به این میز و اتاق ندارم.
* یک چیز دیگری هم عرض کنم و آن این که بنده آماده معاوضات سیاسی نیستم؛ بگویم برای این که این جا بمانم یا به آن جا برسم باید این کار را بکنم، با او کنار بیایم یا با او دست اتحاد بدهم؛ بنده اهل این نیستم، اعتقادم این است که تا لحظهای که هستم وظیفهام کار کردن است وقتی هم که نیستم خدا را شکر میکنم که مسئولیت را از دوش من برداشتهاند، حالا اینکه چه اتفاقی میافتد بنده مسئولش نیستم؛ الان در این قضایا بنده نگران نیستم. قبل از عید تمام مدیران ستادی دانشگاه را جمع کردم، معاونین دانشگاه، مدیران کل، رؤسای دانشکدهها، معاونینشان را، مدیران تمام گروهها بلااستثنا یک چیزی نزدیک به 100، 120 نفری در 24 یا 25 اسفند جمع کردم. با اینها اتمام حجت شرعی کردم گفتم امسال، سال انتخابات است دیگر ما از خرداد وارد انتخابات میشویم. از حالا دست و پای بعضیها شُل است که چه کسی میآید؟ چه کسی رئیس جمهور میشود؟ چه کسی وزیر میشود؟ آیا ما میمانیم یا نمیمانیم؟ کار بکنیم یا نکنیم؟ بنده گفتم من چهار تا استراتژی دارم. با این چهار استراتژی ما کارمان را ادامه میدهیم؛ قرصتر از بهار پارسال هم باید کار کنیم. لذا الان معاون بنده صبح تا شب دانشگاه است، همه دانشگاه الان تعطیل است اما معاونین من، مدیران مجموعه من، میآیند کار میکنند. دوبله هم کار میکنند هیچ چیز هم بهشان نداده اند. حالا این آخر سالی معمولا یک عده پایه تشویقی میدهند، پاداش میدهند، بعضی موقعها به کنایه دوستان میگویند فلان دانشگاه این طور است میگویم ما این طور نیستیم. ما برای خدا کار میکنیم. آن چهار استراتژی ما اول سوره احزاب است. «یا ایها النبی اتق الله» یعنی مبنای کارمان بر تقوا است. دوم این که «ولا تطع الکافرین و المنافقین» ما نباید القائات کافرین و منافقین را از آن اطاعت کنیم. سوم این که «واتبع ما یوحی الیک من ربک» هر چه که تکلیف من است از جانب خدا یعنی قانون و ضابطه و دستور است باید به آن عمل کنیم. اصل چهارم هم این است «و توکل علی الله و کفی بالله وکیلا». ما این چهار استراتژی را داریم، صحبت کردم گفتم قرص و محکم باشید. بنده خیال میکنم که هزار سال مدیرم در دانشگاه. ائمه علیهم السلام به ما یاد دادهاند برای دنیا چنان کار کن که همیشه میخواهی بمانی و برای آخرت هم چنان کار کن که گویا فردا خواهی مُرد. بر این اساس کارمان را انجام میدهیم نگران هم نیستیم الان هم خدمت شما میگویم واقعا نگران نیستیم. ما تا روزی که هستیم با جدیت کار میکنیم یک روزی هم که به ما گفتند شما نیستید یک آقای دیگری این مأموریت را به عهده دارد، دو دستی تقدیم میکنیم هیچ نگران نیستیم الحمدلله. خدا را شکر میکنیم که این روزهایی که آمدیم کار کردیم یک کارنامه خوبی داشتیم. نمیخواهم از خودم تعریف کنم یک منصفی باید ببیند و قضاوت کند.
منبع: جام نیوز [ چهارشنبه 92/6/13 ] [ 4:25 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
سردار احمدی مقدم به بیان محرمانه های انتخابات سال 88 پرداخت.وی ماجرای جلسه رهبر انقلاب با مسئولان ارشد و یک دستور مهم در رابطه با انتخابات را مطرح کرد.
![]() سردار احمدی مقدم در گفتگو با «هفته نامه مثلث» به بیان محرمانه های انتخابات سال 88 پرداخت که اهم آن به شرح زیر است:
*ایشان{رهبر معظم انقلاب} از حوادثی که پیش آمد خیلی مغموم و ناراحت بودند ؛ در جلسهای 7 یا 8 نفر از مسئولان همچون فرمانده سپاه، وزیر اطلاعات، دبیر شورای عالی امنیت ملی و آقای«رئیسی» نایبرئیس قوهقضائیه، محضر رهبر معظمانقلاب جمع بودند- صبح همان روزی که رئیسجمهور آقایان اژهای و صفارهرندی را عزل کرد- حضرت آقا گفتند من این جلسه را گذاشتم چون از اول نگران این حوادث و اردوکشی خیابانی بودم، متاسفانه خونی به زمین ریخته شد البته قتیلالازدحام هم داریم (کسانی که در شلوغی زیر دست و پا میمانند و کشته میشوند) اینهایی که این کارها راکردند چه جوابی دارند؟ خونهایی به زمین ریخته شده ولی این جلسه را گذاشتم زیرا میخواهم سه چهار مساله هر چه زودتر روشن شود؛ اولا کسانی که کشته شدند پروندهشان قطعی شود که اینها چه جوری کشته شدند با گلوله بوده؟ به ضرب چه کسی؟ پرونده کهریزک، کوی دانشگاه و کوی سبحان (مواردی که آن روزها در صحن مجلس مطرح شد) دستگاهها برای رسیدگی به اینها یک زمانی را اعلام کنند تا همه تمام شود. ضمن آنکه نباید حقی از کسی تضییع شود.» حتی من آن موقع یادم است که گزارشی به ایشان داده بودند که سردار رادان به کهریزک رفته است.
*به رهبر معظم انقلاب خبر رسیده بود، ایشان فرموده بودند که « برخورد کنید حتی اگر ایشان است باید محاکمه شود.» من بعد از چند روز فاصله در جلسه خصوصی در شهریور به حضرت آقا گفتم: «این آثار مثبتی ندارد شاید در نیرو تاثیر منفی بگذارد.» ایشان گفتند: «چرا این حرف را میزنید؟ اگر دیگران به دلیل خطای برخی مأموران به شما حمله میکنند چرا شما باید از مامور دفاع کنید. شما موضوع را دست بگیرید و اعلام کنید که با مامور متخلف در هر ردهای که هست برخورد میشود.» من هم تسلیم شدم و گفتم: «آقای رادان! دادسرا احضار کرده شما تشریف ببرید.» به سردار رجبزاده هم گفتم شما هم بروید، اتفاقا خوب شد برای آقای رادان در همان مرحله رسیدگی دادسرا منع تعقیب صادر شد، چون یکی از شهود من بودم که اصلا آقای رادان خبر نداشت.
*روز 18 تیر سهشنبه بود؛ غروب پنج روز بعد 23 تیر، ما در میدان، ورزش میکردیم بچهها زنگ زده بودند و مرا پیدا نکرده بودند. به تلفن آقای رادان زنگ زدند و او به من گفت که بچهها میگویند از کهریزک یکسری را آوردند، یکی در راه و دیگری هم نزدیک زندان اوین به کما رفته. او را به بیمارستان شهدای تجریش بردند، مگر چه کسی آنجا بوده؟ بنابراین ایشان اصلا خبر نداشت، تازه آنجا فهمید که عدهای در کهریزک بازداشت بودند. این خودش نشانهای از بیگناهی او بود.
* البته آقای رادان در اردیبهشت ماه 88 (یک ماه قبل از انتخابات) جایی بازدید داشت. در راه از بازداشتگاه جدید که در حال ساخت بود همراه تیم مهندسی پلیس امنیت و آگاهی بازدید میکند. این بازداشتگاه مدرن، تمیز و ساختش جدید است، فقط انشعابات آب و برقش وصل نبود و میشد با موتور برق موقتی از آن استفاده کرد که در این صورت دیگر آن اتفاق نمیافتاد. برای آقای رجبزاده پرونده اتهامی درست شد، اما او نیز در دادگاه تبرئه شد.
*حضرت آقا حتی زمانی که غائله خوابید و تمام شد روی حقوق افراد دقیق بودند، با خانوادههای کشتهشدگان کهریزک یکی یکی دیدار و از آنها دلجویی کردند؛ شاید فکر کنند مدیریت سیاسی است. این هم باشد اشکالی ندارد اما این کار ایشان از بعد امامت و پدری و ولایت بود و واقعا هم موثر افتاد. حالا یک اتفاقی افتاده این دلیلی بر بروز هر رفتاری از نهادهای حکومت نیست، حقوق مردم در جای خودش باید رسیدگی شود.
*اتفاقا یک مورد که من نگفتم ماجرای دو نفر از ماموران نیروی انتظامی است که محکوم به قصاص شدند. حکم قتل عمد براساس سه بند صادر میشود؛ اینکه کسی نیتش قتل و سلاح و آلت قتل هم کشنده باشد، دومی آلت قتل است ولی نیت قتل نیست؛ سوم نیت قتل است ولو اینکه ابزار قتال نباشد. من در جلسه خصوصی نزدیک نوروز به حضرت آقا گفتم که اینها براساس بند «ب» به قصاص محکوم شدند، حال آنکه نیت قتل نداشتند.
مداخله جنابعالی را میطلبد و برای این کار استدعا داریم. «ایشان گفتند که چنین مطالبهای از من نکنید که چون فتوای من هم همین است؛ قتل عمد سه شق دارد: نیت و آلت قتل، آلت قتل بدون نیت، نیت بدون آلتقتل هرسه قتل عمد است بنابراین از من نخواهید چیزی را خلاف نظر فقهی خودم بگویم. این طور شد که ما پیگیری خود را رها کردیم اما خود شاکیان رفتند و رضایت دادند بدون اینکه ما هیچ وساطتی کنیم.
داستان ماشین میدان ولیعصر(عج)
*میدان ولیعصر با قضیه عاشورا متفاوت است، عاشورا چیز دیگری بود؛ آنچه روی سایتها رفت در میدان ولیعصر(عج) در ابتدای خیابان بلوار کشاورز بود. یک وانت نیروی انتظامی از روی یک نفر عبور کرد.
*حقیقت ماجرا این است که ما خیلی در پزشکی قانونی و بیمارستانهای اطراف گشتیم کسی را در اینباره پیدا نکردیم. آن وانت دنده عقب آمد و از روی یک نفر رد شد، اما ماجرا این بود که ماشین دست یک سرباز بود، وقتی به شلوغی برمیخورد دنده عقب میگیرد که در این هنگام یک نفر زیر چرخ ماشین میرود. واقعا هم هرچه گشتیم کسی را پیدا نکردیم. چندماه قبل اواخر سال 91 بود که اطلاع دادند یک خانوادهای پیدا شده که ادعا دارد شوهرش در جریانات سال 88 به چنین شکلی کشته شده. اتفاقا دوستان رفتند و رسیدگی کردند و دیدند این همان فرد است،خانواده آن بنده خدا هم نمیدانستند که این همان اتفاق است. فکر میکردند آن فرد در جایی تصادف کرده و مردم او را به بیمارستان بردند که فوت میکند. بعد پزشکی قانونی به خانواده او برای شناسایی اطلاع میدهد تا مشخص شود متوفی متعلق به خانواده آنهاست یا خیر؟ خانواده متوفی میروند او را شناسایی میکنند. وقتی مشخص شد که فرد متوفی این حادثه کیست، بچهها را فرستادیم دلجویی و جبران کنند و حتی برای تشکیل پرونده کمک کردیم. البته انجام وظیفه بود.
* خود من اعلام کردم این حادثه درباره هر کسی رخ داده بیاید بگوید اما کسی را پیدا نکردیم، اخیرا کسی را پیدا کردیم با شواهد و قرائن. بچهها این احتمال قوی را دادند که آنچه این خانم ادعا میکند درست است. پزشکی قانونی او را بهعنوان متوفی در تصادفات و ناشناس اعلام کرده بود.
منبع: جام نیوز [ چهارشنبه 92/6/13 ] [ 4:9 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
زهره قائمی از اعضای شورای مرکزی گروهک تروریستی منافقین و مسئول عملیات ترور سپهبد شهید علی صیاد شیرازی بود که طی این حمله به هلاکت رسید.
![]() زهره قائمی از اعضای شورای مرکزی گروهک تروریستی منافقین و مسئول عملیات ترور سپهبد شهید علی صیاد شیرازی بود که طی این حمله به هلاکت رسید.
طی حملهای که عصر روز 10 شهریور توسط گروهی از شیعیان جنوب عراق به پادگان اشرف صورت گرفت، 52 تن از اعضای گروهک تروریستی منافقین به هلاکت رسیدند. در میان معدومین این گروهک افرادی همچون زهره قائمی و گیتی گیوهچیانزاده از اعضاء رده بالای این گروهک تروریستی به چشم میخورند.
عصر روز گذشته، گروهی از بازرسان سازمان ملل متحد با حضور در پادگان اشرف اقدام به بازدید از آثار به جا مانده از این حمله و سرشماری از کشته شدگان پرداخته و اجساد معدومین این گروهک تروریستی را به مقر سازمان ملل در عراق منتقل کردند. همچنین برخی از احزاب کرد تجزیه طلب اقدام به محکومیت این عملیات نموده و آن را به ارتش و دولت عراق نسبت دادند. فرقه رجوی این عملیات را به نوری المالکی و ارتش عراق نسبت دادهاند.
گفتنی است که زهره قائمی از خودفروختگان گروهک تروریستی منافقین بود که مسئولیت عملیات ترور سپهبد شهید علی صیاد شیرازی را بر عهده داشت. وی از محافظان مسعود رجوی و معاون مریم قجر عضدانلو (رجوی) بود که در شورای مرکزی این گروهک تروریستی نیز حضور داشت. وی پس از مجروح شدن طی یک درگیری در سال 2009 با هلی کوپتر به بیمارستان ارتش آمریکا در بغداد منتقل شده و تحت درمان قرار گرفته بود. پس از استقرار منافقین در کمپ لیبرتی، وی به همراه تعدادی دیگر از اعضای فرقه رجوی در پادگان اشرف مستقر بود و مسئولیت این پادگان را بر عهده داشت.
عصر روز 10 شهریور ماه، گروهی از مجاهدین مسلح به انتقام خون شهدای انتفاضه شیعیان کربلا و نجف و جنوب عراق که توسط این فرقه کثیف به خاک و خون کشیده شده بودند، با ورود به این پادگان؛ به روی اعضای این گروهک آتش گشودند. برخی از تحلیلگران و نیز منابع نزدیک به این گروهک تروریستی معتقدند؛ سران این گروهک تروریستی عمدا اعضای سالخورده و رده بالای خود را در این پادگان مستقر کرده بود تا در دسترس مجاهدین عراقی قرار گیرند.
رفتارشناسی این سازمان نیز این احتمال را دور از ذهن نمیداند که رجوی عامدانه و آگاهانه با بر جای گذاشتن اعضای شاخص خود در اشرف آنان را مشمول پاکسازی و تصفیه درون سازمانی دیگری نموده است. گزارشهایی از اعتصاب غذا توسط ساکنین کمپ لیبرتی نیز توسط سایت این گروهک تروریستی منتشر شده است.
منبع: فرهنگ نیوز [ چهارشنبه 92/6/13 ] [ 4:1 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
اظهارات هاشمی رفسنجانی در تناقض آشکار با مواضع رسمی رئیس جمهور محترم و وزیر امورخارجه به عنوان مسئولان رسمی سیاست خارجی کشور هستند، لذا این سوال مطرح می شود که هدف هاشمی و جریان مرموز از اشاعه آشکار این تناقض ها چیست
![]() سخنان دشمن پسند اخیر حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در اتهام زنی به دولت سوریه و همسویی مواضع ایشان با گروه های تروریستی در سوریه با واکنش های مختلفی و اعتراض شخصیت های مختلف مذهبی و سیاسی روبرو گردیده است. آنچه در گیر و دار تغیر و تحولات سیاسی در داخل کشور مشهود است فشار جریان گروه فشار یا همان پدرخوانده هااست که سعی دارند دولت روحانی و وزرای وی را در اختیار خود گرفته و اهداف پیدا و پنهان خود را پیش برند. البته به نظر می آید دکتر روحانی با درک شرایط و رصد اتفاقات پیرامون دولت دریافته است، گروهی سعی دارند او را به چهره سوم کشور تبدیل کنند و تصمیم سازی ها را جایی دیگر شکل داده و به او و دولتش تحمیل نمایند، یعنی دقیقاً اتفاقی که توسط گروهی دیگر برای خاتمی افتاد و در نهایت وی را مجبور کرد که به اردوگاهی اشاره کند که صدای دشمن را از آن می شنود ، البته وی صدا را دیر شنید و در نهایت مجبور شد با این جریان خزنده در حوادث بعدی هم صدا شود!
موضوع مهم این روزهای کشور سیاست خارجی کشور و مواضع اصولی و با تدبیر جمهوری اسلامی ایران است که می تواند در کوران حوادث تاریخی منطقه کشور و نظام را با سربلندی از معرکه خارج کند، اما گویا در گوشه کنار صداهایی بلند شده است که نوایی دیگر سر داده و سعی دارند در این مقطع حساس با اظهاراتی واقعا حیرت آور کشور را با چالشی امنیتی و خارجی دیگر مواجه کنند.
اظهارات و مواضع عجیب و متناقض از هاشمی رفسنجانی کم دیده نشده است . به عنوان مثال اظهارات عجیب هاشمی رفسنجانی درباره مذاکره و رابطه با امریکا بوده است.
هاشمی رفسنجانی در آخرین گفتگوی خود با فصلنامه مطالعات بین المللی گفته است: آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ این در حالی است که خصومت آمریکا و متحدانش در سالهای اخیر رو به فزونی نهاده و مسئولین عالی رتبه کشور همصدا با ملت غیور ایران همواره تاکید داشته اند که رابطه با آمریکا هیچ نفعی برای ایران ندارد و آمریکا با این رابطه به دشمنی هایش عمق میبخشد. تاسف از این اظهارات مرعوبانه در حالی است که بیداری اسلامی و احساسات ضد آمریکایی در منطقه به اوج خود رسیده است.با این حال گفتن این نظرات از سوی هاشمی رفسنجانی در فضای کنونی که تحریم های آمریکا رنگ و بویی جدید و خصمانه تر به خود گرفته، عجیب به نظر می رسد و همچنان فاصله هاشمی را با مردم و انقلابیون ایران و جهان تشدید می کند. این اظهارات نشان می دهد، هاشمی از تحلیل مسائل داخلی و تحولات بین المللی عاجز شده است.
نکته مهم این است که این اظهارات در تناقض آشکار با مواضع رسمی رئیس جمهور محترم و وزیر امورخارجه به عنوان مسئولان رسمی سیاست خارجی کشور هستند، لذا این سوال مطرح می شود که هدف هاشمی و جریان مرموز از اشاعه آشکار این تناقض ها چیست. این امر هوشیاری جناب آقای دکتر روحانی و مسئولان کشور را می طلبد.
![]() ![]() * سخنان عجیب هاشمی به نفع تکفیری ها و تروریست های وهابی سوریه نعیمه اشراقی خواهرزن محمدرضا خاتمی روز پنج شنبه هفت شهریور در صفحه فیس بوک خود نوشت: «آقای هاشمی رفسنجانی در ملاقات با جمعی از مردم استان اصفهان در حسینیه جماران که ساعاتی پیش انجام شد در ارتباط با بمباران اخیر سوریه سخنانی بدین مضمون ایران نمود: «دولتی که ملت خود را بمباران شیمیایی کند عواقب سخت آن را خواهد دید همانگونه که صدام در بمباران حلبچه ننگ ابدی را بر خورد خرید و دچار چنین سرنوشت هولناکی شد.» رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: مردم سوریه در این 2سال آسیبهای فراوانی دیدهاند، زندانها مالامال از مردم است و دیگر ورزشگاهها را بدل به زندان کردهاند، بیش از 100 هزار نفر کشته و میلیونها آواره وضعیت اسفبار سوریه را بیش از پیش نمایان میکند. ادعاهای باورنکردنی آقای هاشمی درباره استفاده از سلاح های شیمیایی در سوریه، دقیقا تکرار دروغهای سران کاخ سفید و تل آویو است که سازمان ملل هم آن را تایید نکرده و حتی مخالفان نظام سوریه خود به استفاده از این سلاح مرگبار اذعان کرده اند! اما دولت مردان و آقای روحانی باید بداند که اگر کسانی در انتخابات بنا بر تاکتیکهای سیاسی مقطعی از نامزد پیروز حمایت کرده باشند به این معنا نخواهد بود که قلباً هم با او هم نظر هستند. به نظر میرسد برخی جریانات سیاسی و فتنه گران که اتفاقاً در حال سهم خواهی از دولت یازدهم نیز هستند، چشم انداز خود را بر عبور زودرس از دولت آقای روحانی ترسیم کردهاند. اینان به این دولت تنها به عنوان فرصتی برای تغییر لولا و به قدرت رسیدن خود نگاه میکنند و بنابراین شرایط مطلوب برایشان حداکثر 4ساله ماندن دوره ریاست جمهوری روحانی است و این مستلزم آن است که دولت یازدهم از پس وعده های داده شده برنیاید و در سیاست هایش با فشار گروه های فشار و پدر خوانده ها موجب لغزیده و موجب رویگردانی مردم مواجه شود. منبع: دانا [ چهارشنبه 92/6/13 ] [ 3:59 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : PIcHaK.NeT ] |